به طور کلی به منظور اجرای اثربخش برنامه های توسعه ای کانون های توسعهرعایت موارد زیر اهمیت بسزایی دارد؛
نیاز به مشاوره و تسهیل تا اجرای برنامه های آموزشی:
برنامه های کانون توسعه صرفاً اجرای دوره آموزشی نیست. مسئولین آموزشی، مدیر کانون توسعه، ارزیاب ها و سایر مسئولین برنامه های توسعه ای می بایست شرایطی را فراهم کنند تا فراگیر و فرد ارزیابی شده بتواند در برنامه های توسعه ای نقش پررنگ و اثربخشی داشته باشد و در این فعالیت ها بیشترین بهره را ببرد. بنابراین ارائه کنندگان کانون توسعه، بیشتر می بایست نقش مشاور و تسهیل گر را به عهده بگیرند.
تمرکز بر معیارهای قابل توسعه:
هدف از اجرای برنامه های کانون توسعه، بهبود نقاط ضعف و قابل بهبود فراگیران و ارزیابی شوندگان است. تمرکز برنامه های توسعه ای، ضعف ها و نقص های عملکردی افراد در ارتباط با شایستگیهای سازمانی یا شایستگی های وظیفه ای است. بنابراین شناسایی شاخص ها و معیارهایی که قابلیت توسعه داشته باشد امری ضروری است و اگر معیاری قابل توسعه نباشد و مرتبط با شرح وظائف و اهداف سازمانی نباشد، در برنامه های توسعه ای هیچ جایی ندارد.
توجه به عملکرد شغل آتی و فعلی افراد:
هدف اصلی کانون توسعه ای کمک به توسعه عملکرد شغلی آتی و فعلی شرکت کنندگان است. بنابراین ارزیابی موارد غیر قابل آموزشی فایده ای ندارد.
توجیه فراگیران و ایجاد فرصت آشنایی با فرایند توسعه:
بر خلاف کانون های ارزیابی که در هاله ای از رمز و راز قرار دارند، کانون توسعه باید شفاف باشد. این امر بدین معناست که شرکت کنندگان از معیارهای مورد ارزیابی آگاهی کامل دارند. به واقع اغلب از شرکت کنندگان می خواهیم پیش از حضور در کانون توسعه ای به خودشان در شایستگی های مورد ارزیابی امتیاز بدهند. گاهی از مدیر مستقیم فرد نیز در مورد شایستگی های فراگیران سؤال می کنیم.
توجه به فعالیت های پس از کانون توسعه:
با توجه به این که کانون توسعه ای ابتدای راه است، افراد و سازمان باید بتوانند در فرایندی که به تفاهم یادگیری موسوم است، وارد شوند. افراد باید بتوانند برای پیشرفت و توسعه خودشان تلاش کنند و سازمان نیز منابع لازم را برای حمایت از فرایند یادگیری مهیا سازند. این منابع شامل بودجه کافی و سطح مناسبی از تعهد مدیریتی است.
فرصت خود ارزیابی و ارزیابی فراگیران:
از آنجا که کانون توسعه ای مبنایی برای انتخاب ارزیابی شوندگان نیست، اگر میزان دقت اندکی کاهش یابد، مسأله ساز نخواهد بود. این امر به حضور خود شرکت کننده به عنوان ارزیاب در کنار سایر ارزیاب ها یا به جای ایشان فرصت می دهد. مزیت عمده این رویکرد، مشارکت بیشتر شرکت کننده است که باعث می شود فرایند قابل قبول تر بشود. این امر باعث تعهد بالاتر به برنامه توسعه شخصی می شود، چون به تدوین نیازهای توسعه ای و برنامه های مناسب کمک می کند.